تحمل این درد شجاعت نیست
چه دردی دارد که بدانیم فرزندانمان، نان و نمک ما را میخورند و راه و روش دشمنان خدا و رسولش را میروند؟
چه دردی دارد که بدانیم برخی دختران نوجوانمان با سر برهنه در خیابان رفت و آمد میکنند؟
چه دردی دارد که بدانیم فرزندان جوانمان ـ حاصل سالها رنج و زحمتمان ـ به جای ازدواج شرعی، به ازدواج سفید روی آوردهاند و بدون عقد محرمیت با یکدیگر روابط زناشویی دارند؟
چه دردی دارد که بدانیم برخی از دختر و پسرهایمان به گل و روانگردان اعتیاد دارند؟
چه دردی دارد که بدانیم با همه اعتقادی که به شهدا داریم چشم باز میکنیم و میبینیم بچههایمان روبروی نظام اسلامی ایستاده اند و علیه ارزشهای اسلامی شعار میدهند؟
چه دردی دارد که بدانیم ما در روزمرگی خودمان گم شدیم و پارههای وجودمان را به مدرسه و رسانه واگذاشتیم تا هر روز در این قربانگاههای هولناک قتل عام شوند؟
اینها تنها نمونهای از آسیبهای هولناکی است که در انتظار فرزندان ماست!
ما این را نمیخواهیم؛ ولی نخواستن به تنهایی کافی نیست.
ما ننشستیم،
حرکت کردیم!
هر کسی، از پدر و مادر تا دولتها هریک مسئولیتی داشتند؛ ولی دل ما خون بود و نمی توانستیم بیتفاوت بمانیم. خون دل! برایمان شد انگیزهای قوی تا جمعمان جمع شود و اسم این جمع را بگذاریم ستاد تربیتی غدیر.
دیدمان نمیخواست به یک مسجد و پایگاه بسیج محدود شود؛ ولی مسجد شد پایگاهمان و از همان اول هم قرار نبود همتمان در جغرافیای شهر باقی بماند. پس نگاهمان را به دورترها دوختیم. چون هر دختر و پسر نوجوان و جوانی، در هر گوشه ایران برایمان مثل فرزند خودمان مهم بود.
تنها به مرکز و بالای شهر محدود نشدیم و رویای محرومیتزدایی تربیتی و ایجاد عدالت تربیتی، ما را تا حاشیه شهرها برد.
در مسیرمان به نخبگان سمپاد رسیدیم و به مدارس منتخب رفتیم تا افق روشن آینده بهتر خودنمایی کند.
هدفمان تنها رفع آسیبها نبود. ما کمک به تحقق تمدن نوین اسلامی و تربیت نسل آینده را روی میز وظیفه گذاشتیم.
هر مربی که در ستاد غدیر توانمند میشود و هر کودک و نوجوان و جوانی که زیر بال و پرش قرار میگیرد، گویا شاخهای جدید بر پیکر این درخت نوپا میروید و طعم شیرین میوههایش لذتی وصف ناپذیر را رقم میزند که به تحمل همه سختیها میارزد.
تفاوت ستاد تربیتی غدیر با مراکز فرهنگی چیست؟
برای اجرای دقیق و اثرگذار فرآیند تربیت حداقل نیاز به دو بازوی علم و اجرا داریم؛ یعنی یک گروه باید براساس آموزههای تربیتی اسلام و نیاز زمانهای که در آن زندگی میکنیم علم تولید کنند.
گروه دوم مربیانی هستند که پس از گذراندن دورههای آموزشی و فراگیری این علوم، باید با متربی ارتباط برقرار کنند و عملیات اجرایی تربیت را تا رسیدن به نتیجه مطلوب دنبال کنند.
برای اینکه مربی بدون پشتوانه علمی نباشد و پژوهشگر نیز علوم بیاستفاده تولید نکند به حلقه وصلی نیاز داریم که این دو گروه را در ارتباط مداوم با یکدیگر قرار دهد. ما به یک ستاد نیاز داشتیم و نامش را ستاد تربیتی غدیر گذاشتیم.
١ـ قدرت مصونسازی:
در این روش با پرورش سه بعد تفکر، حریت و شخصیت در کودک و نوجوان به استقلال تربیتی میرسد و در مقابل تهدیدهای درونی و بیرونی توانایی انتخاب و تصمیم آگاهانه پیدا خواهد کرد.
این روش برخلاف روشهای مرسوم روانشناسی و روشهای سنتی دارای اثرگذاری مداوم و متناسب با هجمههای زمانه حاضر است.
٢ـ عمیق و ریشهای:
روش تربیتی اتخاد شده از اواسط کودکی تا سن جوانی یک سیر رشد آرام و عمیق را در دانشآموزان ایجاد میکند که با روشهای متداول در برنامه آموزش سراسری و حتی روشهای مرسوم در مراکز فرهنگی کاملا متفاوت است.
٣ـ جذاب و هیجانانگیز:
روشهای طراحی شده دارای جذابیت لازم و متناسب با گروه سنی دانشآموزان، جنسیت و سطح توانمندیهای آنان است و مورد استقبال مقاطع مختلف تحصیلی در سالهای گذشته قرار گرفته است.